آینده‌ای كه دور نیست


روایتی از مراسم روز میلاد پیامبر(ص) و امام صادق(ع) در محضر رهبر انقلاب
محمدتقی خرسندی

هیچ كس وارد ساختمان نشده. باران دیشب هوا را شسته و آفتاب دلچسب صبح زمستانی، همه را قانع كرده كه همان‌جا توی حیاط، روی نیمكت و زیر درخت‌ها بنشینند و با هم گپ بزنند. جمع مسئولان جمع است؛ حدود دویست نفر. از وزیر و وكیل گرفته تا نظامی و بانكی و شهردار و...؛ قدیمی و جدید، اینوری و آنوری. حتی روحانی‌ها؛ از ائمه جمعه تهران و شهرستان‌ها هستند تا حدود سی نفری كه قرار است امروز، همزمان با میلاد پیامبر اعظم(ص) و امام جعفر صادق(ع) ملبس شوند به لباس پیامبر و تبلیغ كنند مذهب جعفری را. هركدام با یك عمامه در دست، در گوشه‌ای از حیاط، منتظر ایستاده‌اند. لابد دل هم توی دلشان نیست. این را از اضطراب توی چشم‌هایشان هم می‌شود فهمید و البته از سكوتشان.


این طرف اما، همه مشغول حرف زدن. حتی پیرترها هم سعی می‌كنند سرپا بایستند تا از این جمع‌های دوستانه عقب نیفتند. هركس از راه می‌رسد، صدای یكی از گعده‌ها برای سلام و احوال‌پرسی بلند می‌شود: «اسعدالله ایامكم» و بعد بازار روبوسی داغ می‌شود. چند دقیقه‌ای طول می‌كشد تا احوال‌پرسی این یاران قدیمی تبدیل شود به بحث‌های روز. همان بحث‌های روزی كه مردم عادی را هم مشغول خود كرده؛ از اتفاقات 25 بهمن تا قیام‌های اخیر كشورهای عربی.


یك نفر، دیگری را محاكمه می‌كند كه چرا در جریانات اخیر موضع‌گیری نكرده و قانع نمی‌شود وقتی می‌شنود: «اون موقع كه خیلی‌ها ساكت بودند، من موضع‌گیری می‌كردم. الآن كه دیگه موضع‌گیری كاری نداره.» می‌گوید برای خاموش كردن این آتش، همه باید كمك كنند و بعد هم داستان آتش و گلستان حضرت ابراهیم(ع) را مثال می‌زند و پرنده‌ای كه با منقارش آب روی آتش می‌ریخت، بلكه او را نجات دهد و می‌گفت من هم باید به اندازه وسعم تلاش كنم.


یكی دیگر از سفر اخیرش به اروپا می‌گوید و این‌كه در آن‌جا، بخش عمده اخبار خاورمیانه درباره اتفاقات اخیر ایران است، نه قیام كشورهای عربی. بعد هم نتیجه می‌گیرد كه این جریانات چقدر به نظام ضربه زده‌اند و البته لابد مثل بقیه، توی دل، لعن و نفرینی هم می‌كند.


یك نفر در گوشه‌ای، از فیلمی صحبت می‌كند كه وهابی‌ها در مورد زندگی سی‌ساله شیعه در بحرین تولید كرده‌اند و برای جوسازی علیه قیام مردم، آن را این طرف و آن طرف پخش می‌كنند. معتقد است الآن، مهم‌ترین قیام، مربوط به بحرین است.


از یك طرف حیاط، هیئت دولت وارد می‌شود و از طرف دیگر جمعی از سفرای كشورهای اسلامی. به صف شدن طلاب آینده، یعنی كه رهبر تا لحظاتی دیگر وارد می‌شود. مسئولان حواسشان به همان گعده‌های خودشان است، اما با صدای صلوات همین طلاب، حواس آن‌ها هم جمع می‌شود و قدشان بلند، برای دیدن رهبر. عمامه‌گذاری، همان‌جا انجام می‌شود؛ توی حیاط، دم در و خیلی سریع. و با یك دعای رهبر برای جمع تازه طلبه‌ها پایان می‌یابد: «إن‌شاء الله از علمای عاملین باشید.»


حالا نوبت مسئولین است. همین‌طور كه رهبر به سمت حسینیه حركت می‌كند، جلو می‌آیند برای تبریك عید. مثل مردم عادی كه رهبر را می‌بینند، سعی می‌كنند از هم جلو بزنند. مناسبات رسمی كنار رفته است. فقط نظامی‌ها، آن هم اگر حواسشان باشد، یك سلام نظامی هم می‌دهند. فرمانده سابقی كه سعی می‌كند خودش را به رهبر برساند، بین راه به نماینده سابقی می‌خورد و برای این كه حقی ضایع نكند، می‌پرسد: «شما تو صفی؟» و وقتی می‌شنود او تبریكش را گفته، خیالش راحت می‌شود و راهش را ادامه می‌دهد.


رهبر با آقای هاشمی و رؤسای سه قوه حال و احوالی می‌كنند و آن‌ها پشت سر رهبر به سمت حسینیه می‌روند. توی راه هاشمی با چندتا از اعضای هیئت دولت شوخی می‌كند. به ورودی حسینیه كه می‌رسند، رهبر می‌ایستد و وارد نمی‌شود. هیچ‌كدام از سران قوا نرسیده‌اند، بین سایر مسئولین گیر كرده‌اند. یك نفر می‌رود و هر سه نفرشان را پیدا می‌كند و می‌آورد تا پشت سر رهبر وارد حسینیه شوند. بقیه هم از در دیگر حسینیه داخل می‌شوند. صدای شعار جمعیت داخل حسینیه بلند می‌شود.


چهره مسئولین در داخل و بیرون حسینیه كلی فرق می‌كند. آن صورت‌های خندان و چهره‌های بانشاط تبدیل می‌شود به صورت‌های خشك و جدی. شاید برای این كه پرستیژ مسئول بودن حفظ شود.


صدای كریم منصوری مجلس را گرم‌تر می‌كند: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا؛ مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا1»؛ و بعد رئیس‌جمهور عید را تبریك می‌گوید تا انتظار حاضرین برای شنیدن سخنان رهبرشان پایان یابد.


رهبر دو میلاد پربركت را تبریك می‌گوید و همان آیات قرائت شده در ابتدای جلسه را موضوع صحبت‌های كوتاهش می‌كند. از پیامبری می‌گوید كه تولدش آغاز فجر درخشان زندگی بشری است و بعثتش رحمتی برای عالمیان. پیامبری كه اگر بشر می‌شناختش وضع بهتری داشت؛ كمااینكه هر روز و با افزایش ظرفیت بشری، بهره‌مندی‌اش از او بیشتر شده.


رهبر از بشر به ستوه آمده امروز می‌گوید كه گرفتار شیاطین اِنسی شده؛ شیاطینی كه از شیاطین جنّی بدتر است غلبه‌شان بر مردم. از بشری می‌گوید كه اندك‌اندك فطرتش در حال بیدار شدن است و ابراز انزجار از مستكبرین، اولین نشانه‌های همین بیداری است. نه فقط در مصر و تونس؛ حتی در خود كشورهای غربی. هرچند كه مسلمانان به‌عنوان اولین مخاطبان پیامبر، سردمدار این حركت هستند.


رهبر راه حل مشكل امروز را یك چیز می‌داند و آن هم چیزی نیست جز بازگشت به اسلام و تطبیق رفتار با آموزه‌های آن؛ كه اگر این اتفاق بیافتد، دنیا گرایش پیدا می‌كند به اسلام. و این اتحاد، همان چیزی است كه مستكبرین از آن در هراسند و با دسیسه و دخالت، تفرقه می‌اندازند بین دولت‌ها و ملت‌ها. و غده‌ای به نام رژیم جعلی صهیونیستی هم فقط برای ادامه‌ی همین تفرقه و سلطه است؛ كه اگر نبود این اختلاف، سلطه‌ای هم نبود.


بعد هم وظیفه نخبگان كشورهای منطقه را یادآور می‌شود؛ هم نخبگان سیاسی، هم علمی و هم دینی. این كه هدایت كنند مردم را، و نگذارند حركت ملت‌ها مصادره و قیام مردم سرقت شود؛ كه در این صورت آینده امت اسلامی روشن خواهد بود.


درنهایت هم ویژگی‌های مؤمن تربیت شده در اسلام را می‌گوید؛ همان «أشداء علی الكفار رحماء بینهم» كه به خدا توكل و دربرابرش خضوع می‌كند و با مسلمانان مهربان و دربرابر ظالمان مثل كوه است. این‌چنین است كه همچون خوشه گندمِ برآمده از دانه ناچیز، چنان رشدی می‌كند كه «لیغیظ بهم الكفار». این مؤمن است كه خدا وعده پاداش به او را داده: «والعاقبة للمتقین» در دنیا و آخرت.


آینده‌ای كه رهبر می‌گوید دور نیست.


1) سوره‌ی فتح؛ 28 و 29: «او كسی است كه رسولش را با هدايت و دين حق فرستاده، تا آن را بر همه اديان پيروز كند، و كافی است كه خدا شاهد اين موضوع باشد. محمد فرستاده خدا است و كسانی كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند، پيوسته آن‌ها را در حال ركوع و سجود می‌بينی، آن‌ها همواره فضل خدا و رضای او را می‌طلبند، نشانه آن‌ها در صورتشان از اثر سجده نمايان است، اين توصيف آن‌ها در تورات است، و توصيف آن‌ها در انجيل همانند زراعتی است كه جوانه‌های خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته، تا محكم شده، و بر پای خود ايستاده است، و به قدری نمو و رشد كرده كه زارعان را به شگفتی وامی دارد! اين برای آن است كه كافران را به خشم آورد، خداوند كسانی از آن‌ها را كه ايمان آورده‌اند و عمل صالح انجام داده‌اند وعده آمرزش و اجر عظيمی داده است.»

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا